آن زمان که من چشم بسته خود را در آغوش تو بیابم
و در مردانگی ات گم شوم
بازی عقربه ها به پایان می رسد و
زمین دیگر مسُولانه به دور خورشید نمی چرخد،،، سفر می رود!
زمان، زمانِ آرام این دنیا است
---------------------------------------------
تو نبودی!
من هیچگاه دروغ های این آینه را باور نکردم
هنگامیکه تنها شیشه ای بود و تو به نزدیکی گرمای نفسی،
بدور از هندسه این اتاق در آغوشم کشیدی
---------------------------------------------
هوس را می توان بندگی کرد
آنگاه که جرس نفس تو باشد
---------------------------------------------